بررسی هویت زن از منظر قرآن
آیتالله جوادی آملی در کتاب «زن در آیینه جمال و جلال» هویت زن را از منظر قرآن و برهان و عرفان بررسی کرده است؛ این کتاب با شرح این حدیث امیرالمؤمنین(ع) آغاز میشود: «عقول النساء فی جمالهن وجمال الرجال فی عقولهم.»
به گزارش افکارنیوز، زمانی که پایه و اساس اندیشههای بشری و سوژه نظام اندیشهای آدمی «من» شد، «زن» نیز ساحت منازعات دقیق فکری و عقلی و حتی بعضا دعواهای مشربهای سیاسی برای چیرگی بر همدیگر قرار گرفت؛ «آنها که پیرامون معرفت به این پدیده بدون سلاح وحى حرکت کرده یا مى کنند و یا بدون تمسک به ریسمان الهى گام بر مىدارند، باید بدانند که این راه، طولانى و این وادى، ظلمانى است و تلاش آنها جز بر حیرت وکوشش آنها جز بر گمراهى نمىافزاید. دین که سیماى زن را در حجاب عفاف و جلباب طهارت معرفى مىکند، میادین جمال وصحارى جلال را برابر او مى گذارد تا جنبههاى مختلف هستى او را بالنده و شؤون او را جلوهگر کند. برخى که غبار غفلت بر عقل و غمام شهوت بر قلب دارند، با اندیشهاى برگرفته از جهل و فکرى برخاسته از وهم درصدد ارائه چهره اى از زن هستند که نه تنها کمالات شایسته او را تامین نمى کند، بلکه بذر تباهى وتخم فساد را در متن حیات اجتماعى ریخته که از آن چیزى جز شجره خبیثه رذیلت به بار نمى آید. همانگونه که افکار انجمادى و آراى ارتجاعى احیانا موجب آن مى شود که زن نه تنها به حد کمال خود نرسد، بلکه بسیارى از کمالات را که جامعه در مسیر تعالى ورشد بدان نیازمند است از دست بدهد.».
با ظهور و بروز انقلاب اسلامی و رشد اندیشه و فلسفه اسلامی در سایه فلاسفه سختکوش این ساحت، نظر دین خصوصا اسلام به عنوان دین نهایی و خاتِم از سوی اندیشمندان برای دقت و تامل و عموم توده مردم به منظور رفع ابهامات وارد شده در برخی از احادیث روایات برای منسجمتر کردن اعتقادات دینی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. یکی از کارهایی که در این زمینه چند دهه پیش از سوی فلاسفه اسلامی آیتالله جوادی آملی صورت گرفت تدوین کتاب « زن در آیینه جلال و جمال» بود. این اثر بیش از اینکه پاسخی درخور برای توده عامه مردم باشد، برای دقت اهل نظر نگاشته شده است. اما بیراهه نرفته ایم اگر به این واقعیت اشاره کنیم که اگر اهالی اندیشه به این اثر توجه نداشتند، مطالب در خور برای عموم مردم تولید نمی شد. از طرفی هم اگر توجهات معطوف شده بر این اثر بیش از این میبود، شاید فیالحال خلاهای در این زمینه کمتر به چشم میخورد.
«زن در آیینه جمال و جلال» ابتدا تکلیف مخاطب را برای ورود به مبحث زن روشن و رویکرد کتاب را بیان میکند. به طوری که آشکار طریق خود را میگوید که زن به مثابه محل جدل برای نیل به اهداف «منِ» اندیشههای غربی است یا محل روشن شدن دیدگاه متعالی دینی در این زمینه است؟! لذا در آغاز پیشگفتار این کتاب آیت الله جوادی آملی با خطبه بسیار دقیق در این زمینه وارد بحث می شود:«قال امیرالمومنین:...«عقول النساء فی جمالهن وجمال الرجال فی عقولهم.» هر موجودى مظهر نامى از نامهاى الهى است، زیرا خلقت که از اوصاف فعلى خداست نه از اوصاف ذاتى وى، عبارت است از تجلى خالق در چهره مخلوقهاى گوناگون چنانکه حضرت امیرالمؤمنین... فرموده است: الحمد لله المتجلی لخلقه بخلقه؛ عنوان تجلى از لطیفترین تعبیرهاى عرفانى است که قرآن وعترت از آن یاد کرده اند و سالکان دوراندیش و درون بین را به خود جذب کرده است، چون سالک محب بیش از باحث متفکر از نشانه مقصود آگاه بوده واز آن لذت مى برد وهرگز به شنیدن بانگ جرس کاروان کوى حق بسنده نمىکند، بلکه مىکوشد تا از علم به عین آرد واز گوش به آغوش.»
بعد از این مهم که تکلیف مخاطب را با بحث روشن می کند به بررسی کلیاتی در عناوین «مراتب تجلی حق»، « هماهنگى مهر وقهر با جمال وجلال»، « تجلی مهر و قهر در انسان کامل»، «جمال آفرینش»، «جمال زنان و مردان» و بعد نیز کلیاتی در مورد روش ورود و طرح بحث تحت عنوان:« ابعاد وجودی زن»می نویسد: « لازم به ذکر است که احکام و اوصاف صنف زن از دو دیدگاه قابل مطالعه وبر دو قسم است: قسم اول: راجع به اصل زن بودن او است که هیچ گونه تفاوتى در طى قرون واعصار به آنها رخ نمى دهد. مانند لزوم حجاب وعفاف وصدها حکم عبادى و غیر عبادى، که مخصوص زن است وهرگز دگرگون نخواهد شد. و بین افراد زن هم هیچ فرقى در آن جهت مشترک زنان نیست.
قسم دوم: ناظر به کیفیت تربیت ونحوه محیط پرورش آن است که اگر در پرتو تعلیم صحیح وتربیت وزین پرورش یابند وچون مردان بیاندیشند وچون رجال تعقل وتدبر داشته باشند تمایزى از این جهت با مردها ندارند واگر گاهى تفاوت یافت شود، همانند تمایزى است که بین خود مردها مشهود است. مثلا اگر زنان مستعد به حوزه ها ودانشگاههاى علمى راه یابند و همانند طلاب ودانشجویان مرد به فراگیرى علوم ومعارف الهى بپردازند واز لحاظ جهان بینى وانسان شناسى و دنیاشناسى وسایر مسائل اسلامى، در دروس مشترک بین محصلین حوزه آگاهى کامل یابند و نحوه تعلیم وتبلیغ دینى آنان چون رجال مذهبى باشد، چه این که گروهى فعلا به برکت انقلاب اسلامى این چنین اند، آیا باز هم مى توان گفت روایاتى که در نکوهش زنان آمده واحادیثى که در پرهیز از مشورت با آنها وارد شده وادله اى که در نارسایى عقول آنان رسیده اطلاق دارد وهیچ گونه انصرافى نسبت به زنان دانشمند ومحققان از این صنف ندارد وهمچون قسم اول موضوع همه آن ادله ذات زن از حیث زن بودن است؟
کتاب « زن در آیینه جمال و جلال» بعد عنوان مطالب دقیق عقلی و مبسوط فوق به طرح براهین دیگری عقلی در پیش گفتار می پردازد. تعریف زن را لابه لای احادیث و آیات قرآنی بیرون می کشد. به نحوی که موضوع عرضه قرآن و روایات می شود نه اینکه توجیهات عقلی بر مبحث زن و توجیح مطالب وارد نشده در متن دین بپردازد. بعد از مقدمه این کتاب به چهار بخش مهم تقسیم می شود که عبارتنداز: بخش اول: شناسایى ومعرفى زن در کتاب الهى قرآن مجید است گرچه در آغاز آن تذکر داده شده است که منظور بررسى این حقیقت از دیدگاه قرآن وعترت است.
بخش دوم: که تحت عنوان زن در عرفان است، بررسى شخصیت زن از دیدگاه عرفان ناب اسلامى و عرفایى که در دامان اسلام پرورش یافته وسخنانى بار یافته از قرآن و وحى دارند مى باشند. بخش سوم: در این بخش از کتاب هویت زن از دیدگاه برهان توسط عقل پیوسته با وحى و نه گسسته از آن تشریح مى شود. بخش چهارم: در بخش پایانى، فصل الخطاب کتاب که پاسخ آخرین شبهات وابهامات ارائه شده از مراکز مختلف مى باشد، به قلم خود نویسنده همانند مقدمه فراهم آمده است و در پى آن به توضیح و تحلیل روایات وارده واحکامى که در موضوع زن جاى بحث ونقد و نظر بوده پرداخته است.
نظرات شما عزیزان:
|